از ماست که بر ماست...
نازنین : بدو دیگه دیر شد سمیه
سمیه : باشه نازنین ..چقدر عجله میکنی ..مگه هنوز ساعت چنده آخه؟
نازنین :ای بابا ....الان یه ربع به نه دیگه دختر . نه ونیم مهمونی شروع میشه ،باز مثل هفته ی پیش دیر میرسیم به خدا
سمیه : باشه یکم دیگه کارم تموم میشه..امروز یه جوری خودم رو آرایش کردم که همه انگشت به دهن میمونن..یادته ،فریبا اون هفته چه کلاسی میذاشت...شبیه میمون شده بودا ..فکر میکرد سیندرلا شده..چقدر دختر پر افاده ای به خدا امروز جوری ارایش کردم که چشاش درآد..
نازنین : راستی سمیه به محمد گفتی داری میریم؟؟
نه بابا اون مگه میره جایی به من میگه اخه؟بی خیال ، یه شب که هزار شب نمیشه .میریم و زودم بر میگردیم اگه هم اومد میگیم رفتیم خرید یه موقع از دهنت چیزی نپره بیرونا...
فاطمه ،دختر سمیه ،که چند دقیقه است که پشت در اتاق ایستاده و حرفای مامانش رو میشنوه اومد داخل اتاق ...
سمیه :فاطمه جان ،دخترم ،بیدار شدی مامان ؟؟
فاطمه : مامان باز کجا داری میری ؟؟؟منو نمیبری؟؟؟
سمیه : نه مامانی..دارم میرم خرید عزیزم.یه کم وسیله باید بخرم با خاله میرم و زودی هم برمیگردم
فاطمه : خرید مامان ؟الان این موقع شب؟؟خب چرا با بابا نمیری؟؟
سمیه : دخترم فضولی نکن دیگه .برو بشین درس و مشقاتو بنویس .بدو...اگه بابا زنگ زد بگو با خاله نازی رفتن خرید
نازنین:سمیه دیر شد به جان خودم....بیا دیگه ...
سمیه : باشه دیگه اومدم...
خدافظ دخترم
.....................................................................................................
به همین راحتی بچه هامون از ما دروغ گفتن و غیبت کردن و ...تمام راذیل رو یاد میگیرند..
پس خواهشا اگر به فکر خودمون و زندگی خودمون و نوع رابطه هامون با همسر و دوستانمون نیستیم لااقل به فکر آینده ی بچه هامون باشیم..
بزرگترین مقصر در تربیت غلط فرزندانمان رفتار غلط و عملکرد نامطلوب خودمان است
حضرت علی علیه السلام دراین باره می فرماید:
ان للولد علی الوالد حقّاً، و ان للوالد علی الولد حقّاً، فحقّ الوالد علی الولد ان یطیعه فی کلّ شی ء الاّ فی معصیة اللّه سبحانه، و حقّ الولد علی الوالد اَن یحسّن اسمه، و یحسّن اَدبه، و یعلّمه القرآن
فرزند را بر پدر، حقّی و پدر را بر فرزند حقّی است. حقّ پدر بر فرزند، آن است که پدر را در هر چیز، مگر در نافرمانی از خداوند سبحان، اطاعت و پیروی نماید، و حقّ فرزند بر پدر، آن است که نام فرزند را نیکو قرار دهد و او را با ادب و آراسته تربیت کند و قرآن را به او بیاموزد.
نهج البلاغه، حکمت 184
امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ لَیهُمُّ بِعَذَابِ أَهْلِ الاَْرْضِ جَمِیعاً حَتَّى لاَ یحَاشِى مِنْهُمْ أَحَداً إِذَا عَمِلُوا بِالْمَعَاصِى وَ اجْتَرَحُوا السَّیئَاتِ فَإِذَا نَظَرَ إِلَى الشِّیبِ نَاقِلِى أَقْدَامِهِمْ إِلَى الصَّلَوَاتِ وَالْوِلْدَانِ یتَعَلَّمُونَ الْقُرْآنَ رَحِمَهُمْ فَأَخَّرَ ذَلِکَ عَنْهُمْ»
«خداوند گاه اراده مى کند همه اهل زمین را هلاک کند و یک نفر را باقى نگذارد و این در زمانى است که غرق گناهان مى شوند و آلوده انواع معاصى. هرگاه در این زمان پیرمردانى را ببیند که (لنگان لنگان) به سوى نماز (در مسجد) گام برمى دارند و کودکانى که مشغول فراگرفتن قرآن اند به آن ها رحم مى کند و عذابشان را به تأخیر مى اندازد»
وسائل الشیعه، ج 6، ص 180.